پارادوکس کرول از منظر ویتگنشتاین، ابن سینا، و خواجه نصیر

author

  • مهدی عظیمی استادیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران
Abstract:

پارادوکس کَرول بنیادی‌ترین مفهوم منطق، یعنی مفهوم استنتاج را به چالش می‌کشد و چنین می‌نمایاند که در هیچ استنتاجی نمی‌توان از مقدّمات به نتیجه رسید. مقاله‌ی پیش رو این پارادوکس را بر سه اندیشمند بزرگ، ویتگنشتاین، ابن‌سینا، و خواجه نصیر، عرضه می‌کند و می‌کوشد تا راه‌حلّی را از سخنان آنان فرا چنگ آورد. ویتگنشتاین از یک وضع مقدّم «بیان‌ناپذیر» ولی «نشان‌دادنی» در همه‌ی استنتاج‌ها سخن می‌گوید که سرانجام به تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» می‌انجامد. ابن‌سینا نیز اصول منطقی را «مکیال» می‌داند نه «مادّه»، که این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن می‌راند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیان‌ناپذیرِ نشان‌دادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی می‌شود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است. این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن می‌راند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیان‌ناپذیرِ نشان‌دادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی می‌شود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی تبعیت دلالت از اراده از منظر ابن سینا و خواجه نصیر طوسی

برخی از منطق دانان بر این باورند که دلالت تابع اراده است و تا اراده ای محقق نشود، دلالتی صورت نمی گیرد. ابن سینا، خواجه نصیر طوسی و دبیران کاتبی از این دسته اند. برخی دیگر از بزرگان منطق نظیر قطب الدین رازی در این امر به مخالفت برخاسته و دلالت را تنها تابع علم به وضع دانسته اند. تتبعات تاریخی نشان می دهد که این مسئله از زمان ابن سینا و به توسط شخص وی مطرح شده است. از این رو تلاش کرده ایم که نظر...

full text

کرامت از منظر ابن سینا و ابن عربی

از متون عرفانی این گونه فهم می شود که مشایخ صوفیه به رغم گفته های مناقب نویسان از عنوان نمودن خرقعادت و کرامت غیر طبیعی و ناباورانه پرهیز می کردند و اصولاً در دوران اولیۀ پیدایش تصوّف، قدرت خارق-العادۀ اولیاء نقش چندان مهمی در جایگاهشان نداشت. اما رفته رفته با پیدایش سلسله های صوفیه این امر ازاین جهت که هر یک از آنان برای اثبات ح قانیت خویش از آن بهره می گرفتهاند، اهمیت فوق العاده ای می یابدو نوع...

full text

وجود از منظر افلاطون و ابن سینا

چکیده بحث وجود اساسی ترین مسئله در تاریخ طولانی فلسفه بوده و ذهن متفکران را به خود مشغول داشته است. افلاطون و ابن سینا در مقام بزرگ ترین فلاسفه درباب وجود دیدگاه های بدیعی داشته اند که در این نوشتار بر آنیم تا با روش و نگاهی تحلیلی به مبانی این دو فیلسوف بدانها پرداخته و با یکدیگر مقایسه کنیم تا نشان دهیم که این دو دیدگاه درباب وجود چه تفاوتهایی دارد و این اختلاف چه تأثیری بر نگاه ما به موجودات...

full text

بررسی تبعیت دلالت از اراده از منظر ابن‌سینا و خواجه نصیر طوسی

برخی از منطق‌دانان بر این باورند که دلالت تابع اراده است و تا اراده‌ای محقق نشود، دلالتی صورت نمی‌گیرد. ابن‌سینا، خواجه نصیر طوسی و دبیران کاتبی از این دسته‌اند. برخی دیگر از بزرگان منطق نظیر قطب‌الدین رازی در این امر به مخالفت برخاسته و دلالت را تنها تابع علم به وضع دانسته‌اند. تتبعات تاریخی نشان می‌دهد که این مسئله از زمان ابن‌سینا و به‌توسط شخص وی مطرح شده است. از این رو تلاش کرده‌ایم که نظر...

full text

بررسی دیدگاه‌های فیلسوفان مسلمان دربارة وزن و قافیه (با تکیه بر آثار ارسطو، فارابی، ابن رشد، ابن سینا، بغدادی، خواجه نصیر و قرطاجنی)

در منابع فلسفی درباره وزن و قافیه مطالبی وجود دارد که لزوماً با مقالات و دلالات عروضیان یکسان نیست. این مقاله با بررسی مفهوم وزن در منابع فلسفی شروع می­شود. آن­ها گونه­هایی از وزن را در شعر و نثر یافته­اند و بر همین اساس به دو نوع وزن شعری و نثری باور دارند. وزن در نظر آن­ها عضوی از خانواده بزرگ موسیقی است. بر این مبنا، قاعده «تعداد و تناسب» را به عنوان اصلی­ترین اصل در بررسی وزن در نظر گرفته­ان...

full text

جایگاه علم‌النفس از منظر ارسطو و ابن سینا

بر اساس تصور رایج از نفس­شناسی ارسطویی، جایگاه علم­النفس در طبیعیات است. نظریه دیگری نیز می­گوید نفس­شناسی ارسطویی دارای دو بخش عمده است به طوری که بخشی باید در طبیعیات و بخش دیگر در الهیات مطالعه گردد. در این مقاله با چند دلیل نشان داده خواهد شد که بر اساس مبانی علم شناختی خود ارسطو، علم الهی جایگاه مناسبتری برای علم­النفس ارسطویی است. این دلایل می­گویند که از نظر ارسطو، علم الهی علم به جوهر، ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 18  issue 70

pages  173- 194

publication date 2017-02-19

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023